سرنوشت نامعلوم دختر نوجوان زریندشتی
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۲۶۴۴
وقتی مادر سفره را پهن میکند، برای زهرا هم بشقاب و قاشق و چنگال میگذارد. در گوشه و کنار خانهای ماتم زده از خندههای زهرای چهارده ساله سراغ میگیرد و افسوس که از این خیالِ بی فایده، دستِ خالی باز میگردد و جگرگوشه اش هنوز از مدرسه به خانه بازنگشته است.
به گزارش ایسنا، پدر که از یازده ماهِ پیش، شهر کوچک دبیران زرین دشت را کوچه به کوچه و اخبار گمشدگان را واژه به واژه گشته است تا رَدی از زهرا بیابد، نزدیک عکس دخترش میگوید: «خسته ام، عسل بابا» وَ درماندگی و دلواپسی را مانند یک حاجتِ همیشه تازه زمزمه میکند؛ راز و نیازی که هیچ وقت کهنه و فراموش نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حتی همکلاسیهایی که در جواب دادن به انواع سئوالات کتابهای درسی مهارت دارند، از اسفند سال گذشته برای پاسخ به این سئوال که «زهرا کجاست؟» جوابی نمییابند. مفقود شدنِ زهرا کابوسِ دختران نوجوانِ شهر دبیرانِ زردین دشت فارس شده است. چیزی شبیه سکوت، چیزی شبیه خوف در دعای همه آنهایی که سرگذشت ناپدید شدن او را میدانند، ترکیب شده است.
با این حال همه از دوست و همکلاسی و خانواره، امیدوارند که خانه تکانی امسال، زهرا کنار مادرش باشد و زانو به زانوی خانواده گِرد سفره هفت سین، لبخند بزند و عکس سلفی بگیرد. با همین ایمان است که برایش سلام میفرستند و با بغض انتظارش را میکشند.
از آن روزی که رفتن بی بازگشتش، کابوس شد و به جان خانواده افتاد، بیش از یازده ماه میگذرد، هر ساعتش سالی بود، کاش هیچ کس تجربه نکند نبود آنکه، هر دقیقه بالیدنش را با ذوق، در خاطر ثبت کرده است، کاش هیچکس تجربه نکند روزگار پدر و مادر زهرا، که رفتنش را هنوز امید بازگشتی است.
سرنوشت نامعلوم زهرا، دختر نوجوانی که ۱۱ ماه قبل به مدرسه رفت و دیگر به خانه بازنگشت، خانوادهای را در زریندشت فارس زیر آوار نگرانی مدفون کرده و روزگارشان را به سیاهی کشانده است.
زهرا، ۱۴ ساله؛ دانشآموز پایه هشتم دبیرستان عترت شهر دبیران در شهرستان زرین دشت استان فارس بود، دختری که ۱۱ اسفند سال گذشته به مدرسه رفت و هرگز به خانه بازنگشت و از آن روز تاکنون، چشمهای اشکبار پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، به در دوخته شده است.
هادی؛ پدر زهرا به ایسنا گفت: پلیس میگوید صبوری کن! صبرکردن وقتی که جگر گوشهات گم شده، مانند آنست که آتشی کف دستت بگذارند و بگویند بی هیچ واکنشی، نگهدار.
او که اشک از چشمانش جاریست، با بیان اینکه چنین روزگاری را برای هیچکس نمیخواهد، گفت: وقتی پدری از سرنوشت فرزندش، آنهم دختر، اطلاعی ندارد، هر لحظه انتظار خبر هولناکی را میکشد؛ آنقدر حال بد و سختیست که امیدوارم نصیب هیچ کسی نشود.
هادی گفت: بارها به درگاه خداوند گفتهام کهای کاش والدین مرگ فرزند را ببینند و شاهد باشند، اما گم شدن و بی اطلاعی از سرنوشتش را نه؟!
او که به لحاظ روحی در وضعیت اسفناکی است، افزود: دوران کودکی سختی داشتم، یتیم بودم؛ همین بود که به دخترم خیلی محبت کردم، تلاشم این بود که در ناز و نعمت بزرگ شود؛ رابطه من و مادر زهرا با او خیلی خوب بود، زهرا فرزند ارشدم هست و حالا یازده ماه است که هر روز میمیریم و زنده میشویم.
هادی گفت: برای یافتن رد و خبر و پیدا شدن فرزندمان دست به دامان آدمهای زیادی شدهایم، از بازپرس و پلیس گرفته تا دعانویس و...، اما فقط آه و حسرت و اشک در بی خبری...
او گفت: خیلیها آمدند و گفتند برای شبکههای خارجی پیام و فیلم بفرستید و ما زیر بار نرفتیم، حالا، اما امروز، دست به دامان همه هموطنانمان هستیم، التماس دعا و کمک داریم.
هادی ادامه داد: از مقامات انتظامی و قضایی درخواست رسیدگی جدی به پرونده مفقودی زهرا را دارم و از سلبریتیها و افراد بانفوذ پر فالوور در فضای مجازی درخواست میکنم که تصویر دخترم را منتشر کنند تا شاید کسی خبری از او داشته باشد و به ما اطلاع بدهد.
پدر زهرا، از دوست صمیمی دخترش هم گلایه کرد که کوچکترین همراهی در یافتن رد و نشانی از زهرا با او و پلیس نداشته است و گفت: از مقام قضایی عاجزانه درخواست کمک داریم، شاید آنها بتوانند در مسیر یافتن سرنخی در این پرونده کمک کنند.
خاله زهرا، که راننده سرویس مدرسه هم بوده، به ایسنا گفت: روز حادثه زهرا را مثل همیشه به مدرسه رساندم و شخصا دیدم که وارد مدرسه شد، اما بعد از مفقود شدنش، اجازه دیدن فیلم دوربینهای مدرسه را ندادند.
او از محبوب بودن زهرا بین فامیل گفت و اینکه همه نزدیکان زهرا، همیشه هوایش را داشتند و نبودنش برایشان رنجآور و سخت است.
گفتنی است که مدیر مدرسه، از صحبت با خبرنگار ایسنا امتناع ورزید.
رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس فارس در مورد این پرونده به ایسنا گفت: بحث در این پرونده، موضوع فقدان است و در همان ساعات اولیه پرونده تشکیل شده و در دست اقدام است، اما طی این مدت متاسفانه خبر زیادی کسب نکردهایم.
سرهنگ حمید افرامن ادامه داد: تیم ما در پلیس منطقه در حال رسیدگی به این پرونده است و انشاءلله زودتر به نتیجه میرسند و این خانواده از نگرانی در میآیند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس فارس در ادامه افزود: این نوع پروندهها آمار نگران کنندهای ندارند، اما طبیعتا در سراسر کشور، این نوع پروندهها یک روند طبیعی و زمانبر دارند و باید منتظر سرنخهای جدیدی بود، امیدواریم که هرچه سریعتر این دختر صحیح و سالم به آغوش خانوادهاش بازگردد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سرنوشت نامعلوم زرین دشت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۲۶۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
نماینده ادوار مجلس با انتقاد از عدم توجه ابراهیم رئیسی به وعده های انتخاباتی خود گفت: دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. حشمتالله فلاحت پیشه ، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛ * یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟ مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند. اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل. * دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند. * به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟ مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود. در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند. * حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟ هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد. متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است. باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند. * یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟ دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است. در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است. * آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟ معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد. کانال عصر ایران در تلگرام